تاریخ، تاریخ، تاریخ!!
حافظه تاریخی ما نباید فراموش کند که چگونه سردار جنگل با اینکه در برهه هایی از نهضت ، موفق بود، اما در نهایت شکست خورد! نباید فراموش کرد که چگونه رئیسعلی دلواری را از پشت زدند این خودی ها زدند ، غریبه او را نزد ، اجنبی ها نتوانستند او را شهید کنند، اما منافقین او را زدند! نباید فراموش کنیم که چه دکترحشمت ها بودند که شاید و شاید و شاید از سر دلسوزی یا خیانت و طمع، با عینک تدبیر و امید آمدند و تسلیم شدند و هم خودشان را به کشتن دادند هم میرزا کوچک خان جنگلی را !!! میرزا کوچک خان، در مقابل روس و انگلیس ایستاد و ذرهای از خود ضعف و سستی نشان نداد اما در نهایت بدلیل خیانت خائنان و سستی سست عنصران ، تنها ماند و سر مبارکش را از تنش جدا کردند و پیش رضاشاه ملعون آورند!!! چه بدبخت و بیچاره بودند آن دکترحشمت ها که خود را تسلیم کردند و با خفت و خواری، کشته شدند!!! هرچه قدر میرزا کوچک، فریاد زد که به دشمن اعتماد نکنید، گوش نکردند و منهزم شدند، قطعا قیام میرزا کوچک خان جنگلی این طلبه شجاع و خستگی ناپذیر، مصداق عمل به آیه شریفه ( ان تقوموا لله مثنی و فرادی ) است.
اما امروز چه باید کرد؟ نکته مهم آن است که بدانیم تاریخ تکرار خواهد شد! اگر میرزا کوچک خان را رها کنیم و به دنبال دکترحشمت ها برویم، جز، خواری و ذلت دنیا و آخرت چیزی نصیبمان نخواهد شد.
حجه الاسلام مجید محمدی